تداوم مسئولیتپذیری دانشجو در گذر تاریخ
به گزارش خبرگزاری رسانه بابل به نقل از «بلاغ» امیرمحمد شعبانی| در تقویم پربار انقلاب اسلامی، ۱۶ آذر همچون نگینی درخشان میدرخشد؛ روزی که یادآور شهادت سه دانشجوی مبارز – احمد قندچی، مصطفی بزرگنیا و آذر شریعترضوی – در سال ۱۳۳۲ است، زمانی که در اعتراض به دخالتهای استعماری آمریکا و انگلیس، خونشان بر سنگفرش دانشگاه تهران ریخته شد.
این روز نه تنها نماد مقاومت دانشجویی علیه استبداد و استعمار است، بلکه نقطه عطفی برای نسل دانشگاهی ایران به شمار میرود؛ نسلی که همواره موتور محرک تغییرات علمی، فرهنگی و اجتماعی کشور بوده و هست.
در این یادداشت، با نگاهی تازه و روایی به روز دانشجو، به سراغ مهمترین دغدغهها، نگاهها و روایتهای این نسل میرویم، در حالی که گذری کوتاه به آمار شهدای دانشجوی استان مازندران در هشت سال دفاع مقدس میزنیم و فعالیتها و دستاوردهای دانشجویان در انقلاب اسلامی را مرور میکنیم. این نوشتار، تلاشی است برای بازخوانی نقش دانشجو نه به عنوان یک عنصر منفعل، بلکه به عنوان پیشاهنگ تحولات، در بستری که تاریخ و حال را به هم پیوند میزند.
ابتدا، بیایید به یاد آوریم که دانشجویان ایرانی همیشه در خط مقدم دفاع از آرمانها ایستادهاند. در هشت سال دفاع مقدس – آن حماسه ماندگار که ایران را در برابر تهاجم بعثیها حفظ کرد – دانشجویان نه تنها در جبهههای علم و دانش، بلکه در سنگرهای واقعی جنگ نیز حضوری پررنگ داشتند. استان مازندران، این سرزمین سبز و مقاوم، نمونهای برجسته از این ایثار است.
بر اساس آمار موجود، مازندران ۱۸۸ شهید دانشجو تقدیم نظام اسلامی کرد؛ جوانانی که از کلاسهای درس به جبهههای جنوب و غرب شتافتند و با خون خود، استقلال و عزت کشور را بیمه کردند. این آمار، تنها ارقامی سرد نیست؛ هر کدام روایتی است از آرمانخواهی و فداکاری. برای نمونه، دانشجویانی همچون شهیدان مازندرانی که در عملیاتهای کربلای ۵ یا والفجر ۸، دانش خود را با جهاد آمیختند و نشان دادند که دانشگاه، نه تنها محل کسب علم، بلکه کانون پرورش روحیه انقلابی است. این شهدا، میراثی زنده برای نسل امروز هستند؛ یادآوری اینکه دانشجو بودن، مسئولیت اجتماعی سنگینی به همراه دارد.
حال، با گذر از تاریخ به حال، به روز دانشجو با رویکردی تازه میپردازیم. نسل دانشگاهی امروز – که اغلب متولد دهههای ۷۰ و ۸۰ شمسی هستند – در دنیایی متفاوت از پیشینیان خود زندگی میکند. این نسل، موتور محرک تغییرات است؛ نه تنها در عرصه علمی، جایی که با پژوهشهای نوین در حوزههای هوش مصنوعی، زیستفناوری و انرژیهای تجدیدپذیر، مرزهای دانش را جابهجا میکنند، بلکه در ساحت فرهنگی و اجتماعی، جایی که با ابزارهای دیجیتال، صدای اعتراض و پیشنهاد خود را به گوش جامعه میرسانند. اما روایتهای این نسل، آمیخته با دغدغههایی است که نمیتوان نادیده گرفت.
در گفتگوهای دانشگاهی، از تهران تا تبریز و شیراز، دانشجویان امروز از چالشهای اقتصادی سخن میگویند: تورم فزاینده، بیکاری پس از فارغالتحصیلی و نابرابری در دسترسی به فرصتهای شغلی. یکی از دانشجویان رشته اقتصاد در دانشگاه تهران میگوید: ما نه تنها به مدرک نیاز داریم، بلکه به مهارتهایی که بازار کار طلب میکند؛ اما سیستم آموزشی فعلی، اغلب از واقعیتهای اقتصادی عقب مانده است.
دغدغه دیگری که بارها تکرار میشود، افت کیفیت آموزش است؛ بودجههای ناکافی دانشگاهها، کمبود امکانات آزمایشگاهی و ضعف ارتباط با صنعت، دانشجویان را به فکر فرو میبرد که آیا سرمایهگذاری بر روی تحصیل، بازگشت مناسبی خواهد داشت؟
از سوی دیگر، نگاههای این نسل به مسائل اجتماعی و سیاسی، تحلیلی و دغدغهمند است، نه ایدئولوژیک صرف. دانشجویان امروز، با آگاهی از مسائل کلان مانند ناترازی انرژی، مشکلات معیشتی و حتی تغییرات اقلیمی، خواهان نقشآفرینی بیشتر هستند.
در روایتی تازه از روز دانشجو، میتوان دید که این نسل، بیتفاوت نیست؛ بلکه ایستاده برای آیندهای که خود میسازد. برای مثال، در جنبشهای اخیر محیط زیستی یا کمپینهای حمایت از کارآفرینی جوانان، دانشجویان پیشقدم بودهاند. اما چالشهایی همچون کمبود فضاهای گفتوگو، افزایش شهریهها و مسائل رفاهی مانند کیفیت پایین تغذیه در خوابگاهها، انرژی آنها را تحلیل میبرد. این دغدغهها، نه نشانه ضعف، بلکه نشاندهنده بلوغ نسلی است که میخواهد از دانشگاه به عنوان سکوی پرتاب تغییرات استفاده کند.
در این میان، نمیتوان از فعالیتها و دستاوردهای دانشجویان در انقلاب اسلامی غافل شد. دانشجویان، از پیش از پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۷، نقش محوری داشتند. دانشگاهها به پایگاههای سازماندهی تظاهرات تبدیل شدند؛ جایی که کلاسها تعطیل میشد تا صدای اعتراض علیه رژیم پهلوی بلندتر شود. انجمنهای اسلامی دانشجویان، با تعامل با روحانیون نوگرا، جریانهای مبارزاتی را هدایت میکردند و در سالهای ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۶، اوج فعالیتهای مذهبی را رقم زدند. پس از پیروزی، دانشجویان در انقلاب فرهنگی شرکت کردند؛ دانشگاهها را از عناصر مخالف پاکسازی کردند و در بازسازی کشور، از مقابله با گروهکهای ضدانقلاب تا جهاد سازندگی، حضوری فعال داشتند.
دستاوردهای علمی نیز چشمگیر بود: گسترش دانشگاهها پس از انقلاب، از چند مرکز محدود به هزاران واحد آموزشی، ریشهکنی بیسوادی و تحول در آموزش عالی، همه مدیون تلاشهای دانشجویی است. امروز، این میراث در قالب جهاد علمی ادامه دارد؛ جایی که دانشجویان ایرانی در رتبهبندیهای جهانی، دستاوردهای برجستهای در حوزههای فناوری و پزشکی به ثبت میرسانند.
در پایان، روز دانشجو فرصتی است برای تأمل در این که نسل دانشگاهی، نه تنها وارث تاریخ است، بلکه معمار آینده. با نگاهی تازه به دغدغههایشان – از مسائل اقتصادی تا نیاز به مهارتآموزی و نقشآفرینی اجتماعی – میتوان دید که این نسل، آماده تغییرات بزرگ است. مسئولان باید گوش شنوا داشته باشند؛ زیرا دانشجو اگر بیتفاوت شود، دیگر دانشجو نیست. مازندران با ۱۸۸ شهید دانشجویش، نمونهای از این تعهد است. بیایید این روز را نه تنها گرامی بداریم، بلکه به عنوان نقطه شروعی برای حمایت از نسلی ببینیم که میتواند ایران را به قلههای جدید برساند.