عطر لاله های شیدایی در مازندران

کاروان شهدا مهمان مازندران شد و این فرشته ها در شب سرد پاییزی آسمان دل‌های مردمان دیارکربلایی ها را ستاره باران کردند.

کاروان نور از مسیر سوادکوه به مازندران رسید تا دل‌های شیدایی و عاشق مردمان دیار علویان را پرنور کند و چشمانشان را ترنم اشک، بارانی کند. ۱۴ آلاله بی نشان که همانند بانوی آب و آئینه، گمنام از راه رسیدند و برایمان از سال‌های نه چندان دور دفاع و مقاومت، خبرهای تازه ای اوردند، آمده‌اند تا بگویند ما دست بسته ایستادیم و شما هم در دفاع نوین و جدید مقاومت کند.

میدان ولایت بابل

عصر و قبل از رسیدن کاروان شهدا، میدان ولایت میعادگاه حضور و عاشقی شده بود و قشرهای مختلف از پیر و جوان گرفته تا دهه هشتادی و نودی ها حماسه حضور را پررنگ کرده بودند. با آنکه از آن دوران حماسه خاطره‌ای ندارند اما هدف و مسیرشان مشخص و روشن است.

از زینب دانشجوی دهه هشتادی گرفته تا المیرای دهه نودی، همه می‌گویند عاشق شهیدانیم چون آنان مردانه ایستادند و برای وطن خون داده‌اند. عطر حضور آلاله‌ها در مازندران پیچید و مردان حماسه‌های کربلای ۵، والفجر و هویزه و دیگر عملیات‌های غرور آفرین مهمان شهرها شده‌اند و شهرستان بابل اولین شهری است که برای میزبانی و استقبال از این آلاله‌ها آغوش گشوده است.

مادر سالخورده ای عصازنان خود را به خیل مشتاقان کاروان شهدا رسانده بود، می‌گفت: آمدم به نور دیدگانم خوشامد بگویم و برایشان اسپند دود کنم.

به زحمت خود را به معراج شهدا رسانده بود و برایشان به زبان محلی لالایی «مار بمیره مار» زمزمه می‌کرد.

فرشته ها با هم آمدند/ یلدای لاله های زهرایی در مازندران

زمان ما را با خود برده است

نفس‌های یک شهر در سینه حبس شده بود، بعد از ماه‌ها که بدخواهان و فریب خوردگان حال و روز مردم را ناخوش کرده بودند، عطر کاروان شهدا، حال دل همگان را شیدایی کرده است. انگار آنها می‌دانند کی و کجا بیایند و به قول شهید آونی «پندار ما این است که ما مانده‌ایم و شهدا رفته‌اند، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند».

مریم خالقی بانویی که خود را از بخش بندپی بابل به میدان ولایت رسانده است، می‌گوید: به عشق وطنم آمدم تا آن سر دنیا برای جنگیدن می‌روم.

المیرا دختر دهه نودی هم از عشقش به شهیدان می‌گوید که شهیدان برای آسایش و امنیت ما از بزرگترین سرمایه خود یعنی جانشان گذشتند و امروز باید قدردان آنها باشیم.

قهرمان ما اینها هستند

با کاروان شهدا از خیابان‌های منتهی به دانشگاه نوشیروانی بابل عبور می‌کنیم، دانشجویان دهه ۸۰ تمام قد برای هم سن وسالان شهیدشان ایستادند و سینه می‌زنند. رضا دانشجوی رشته مهندسی نقشه برداری است، در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده می‌گوید: قهرمانان واقعی ما این شهیدان هستند نه سلبریتی ها و آنانی که در روزهای سخت مردم را رها می‌کنند و یک ملت را فدای تار موی فرزند هالیوودنشین خود می‌کنند.

فرهاد دیگر دانشجوی رشته مهندسی صنایع نیز می‌گوید آنچه را که شهدا در جبهه‌های نبرد آموخته‌اند در هیچ دانشگاهی جز دفاع مقدس نمی‌توان آموزش داد و لمس کرد و آنها امروز آمده‌اند تا با نفس‌های مسیحایی خود، زنگار از دل‌های ما بزدایند و راه را به ما نشان دهند.

مصلای شهر بابل تجلی گاه حماسه و حضور مردم دیار دارالمومنین در سال‌های مختلف است. اینجا معطر به عطر حضور مردان مردی چون سردار سلیمانی است که اکنون خود به یکی از ستاره‌های پرنور میهن مبدل شده و راه را از بی راه نشانمان می‌دهد.

فرشته ها با هم آمدند/ یلدای لاله های زهرایی در مازندران

ازدحام جمعیت در مصلای وصف نشدنی است، گویا همه مردم شهر در این فضای محدود جمع شده‌اند و برای برادران و فرزندان خود، تمام قد ایستاده‌اند.

مراسم شب وداع با ۱۴ آلاله گمنام دفاع مقدس با حضور پرشور مردم ولایی شهرستان بابل برپا شد و این آلاله‌ها قرار است چند روزی مازندران گردی داشته باشند تا همه استان معطر به عطر گهربار آنان شود.

پس از این مراسم، پیکرهای مطهر ۱۲ تن از شهدای گمنام به معراج شهدای مرکز فرهنگی و موزه دفاع مقدس مازندران منتقل شد و پیکرهای مطهر ۲ تن از شهدای گمنام به ستاد اجرایی شهدای گمنام بابل منتقل و دانشجویان دانشگاه تحویل شد تا در روز سه شنبه به اجرای برنامه و تجدید میثاق دانشجویان با شهدای گمنام بپردازند.

پیکرهای مطهر ۱۴ شهید گمنام در روز پنجشنبه تحویل سپاه کربلای مازندران خواهد شد و از شنبه سوم دی در قالب دو کاروان «لاله‌های زهرایی» رزمایش بزرگ فرهنگی معرفتی در شهرهای غرب و شرق استان برگزار خواهد شد و مردم در شهرهای کلاردشت، سلمانشهر، نور، تنکابن و عباس آباد از کاروان «لاله‌های زهرایی» استقبال خواهند کرد.