ملت ایران را قربانی نکنید

روزنامه وابسته به رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت ادعا کرد برای جلب نظر ترامپ باید از پاسخ به تهدید‌های نظامی صرف‌نظر کرد!

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی بلاغ؛ به نقل از کیهان؛ اعتماد در یادداشتی پر مغالطه نوشت: هر‌چند بايد خبر برگزاری دور چهارم مذاکرات را به فال نيك گرفت و اميدوار بود كه گام‌هايي مثبت را شاهد باشیم، با اين حال شاهد تحولاتي هستيم كه نمي‌توان تأثير اين آنها بر مذاكرات را ناديده گرفت.

 

استيو ويتكاف مذاكره‌كننده ارشد آمریکا در اظهاراتي دور از انتظار گفته است: «ما معتقديم كه آنها نمي‌توانند غني‌سازي داشته باشند، آنها نمي‌توانند سانتريفيوژ داشته باشند، آنها نمي‌توانند چيزي داشته باشند كه به آنها امكان ساخت سلاح را بدهد». اين اظهارات كه بسيار نزديك به ايده نتانياهو است، تا دور دوم مذاكرات مطرح نبود، هر‌چند علي‌الظاهر يكي از دلايل اصلي تعويق مذاكرات بود. رصد تحركات و اظهارات خشمگينانه نتانياهو نمايانگر تاثير رژيم صهيونيستي و لابي نيرومند آن در آمریکا بر روند اظهارات مقامات واشنگتن كار چندان دشواري نيست. بر كسي پوشيده نيست كه غير از ترامپ و تعداد اندكي از اطرافيان او (از جمله ويتكاف) تقريباً چيدمان اصلي كابينه آمریکا مخالف ايران، برنامه صلح‌آميز هسته‌اي كشورمان و كاملاً حامي اسرائيل هستند. اين اظهارات پس از فشارهاي سنگين لابي‌هاي اسرائيل به ويتكاف و متهم كردن او به باج دادن به ايران و جلسه طولاني اخير مقامات امنيتي اسرائيل با آمریکا بيان شده كه در جاي خود قابل تأمل است.

 

راهكارهاي عبور از اين شرايط و بازگرداندن مذاكرات به مسيري مرضي‌الطرفين در چنين فضايي چگونه امكان‌پذير است؟

 

اولين و ضروري‌ترين اقدام در مسير مذاكرات جاري اقدامات عملي در جهت كاهش حضور، نفوذ و تاثير‌گذاري اسرائيل بر ترامپ است. تهديد شليك هزاران موشك، نتيجه‌اي جز به كرسي نشستن حرف نتانياهو در واشنگتن، هزينه، تخريب مذاكرات و افزايش مطالبات طرف مقابل و در‌نهايت مشكل‌تراشي براي كشور چيز ديگري نيست. به زبان عاميانه «دو صد گفته چون نيم كردار نيست». اگر ضرورتي بر تهديد و شليك بود، مي‌توان و بايد آن را در زمان مقتضي اعلام و عملياتي كرد.

 

ترامپ تنها تصميم‌گيرنده سياست‌هاي آمریکا درقبال ايران و مذاكرات هسته‌اي است. هر ابتكاري در جهت خروجي مثبت مذاكرات بايد از طريق تاثير‌گذاري بر اين شخص صورت گيرد. پيشنهاد نگارنده بر ارتباط مستقيم با ترامپ است. مي‌پرسيد چگونه؟ و با چه تضميني؟در پاسخ به مسئله تضمين بايد گفت در دنياي سياست صحبت از «تضمين» حرف عبثي است. سياست تابع شرايط و منتج از توازن قدرت است، اما در مورد «چگونگي» آن راهكارهاي متعددي را مي‌توان متصور شد. اولين گام عبور از روش نامتعارف «گفت‌وگوي غيرمستقيم» است كه ايران بر آن اصرار دارد.

 

ترامپ به‌شدت نيازمند توافق با ايران است. «معامله با ايران» مي‌تواند به بزرگ‌ترين دستاورد سياسي ترامپ تبديل شود.حسب اطلاع نه ايران و نه آمریکا، تمايلي به احياي توافق برجام ندارند. در عين حال بايد توجه داشت كه نبايد برجام به‌طور كلي از روند مذاكرات كنار گذاشته شود. تكميل‌كننده برجام و آنچه كه ترامپ را راضي مي‌كند توافقي جامع با ايران است.

 

ايران نيازمند ابتكاراتي است كه هم شيطنت‌هاي نتانياهو را خنثي كند و هم مطابق با روانشناسي ترامپ، حس جاه‌طلبي‌هاي ترامپ را ارضا كند. تيم سياست‌گذار كشور بايد ابتكاراتي جديد و خلاق در جهت آچمز كردن طرف مقابل را روي ميز بگذارد. اعلام آمادگي مذاكره با ترامپ در صورتي كه آمریکا عزم جدي براي «توافق جامع و لغو كليه تحريم‌هاي اوليه و ثانويه در مقابل تضمين فعاليت صلح‌آميز هسته‌اي بر اساس NPT و عادي‌سازي روابط» داشته باشد، بمبي است كه تل‌آويو را به لرزه در خواهد آورد».

 

یادداشت روزنامه متبوع آقای حضرتی در حالی است که مقامات یاوه‌گوی آمریکایی و صهیونیستی تقریباً هر هفته ایران را تهدید به اقدام نظامی می‌کنند و از این جهت، عجیب و مشکوک است که روزنامه اعتماد می‌گوید نباید به تهدید‌های نظامی پاسخ داد (و در واقع دشمن را گستاخ کرد)!

 

دوم اینکه نویسنده اعتماد دچار سرگیجه تحلیلی است و نمی‌داند که بالاخره باید حساب دولت ترامپ و صهیونیست‌ها را از هم جدا بکند یا اعتراف نماید که آنها همسو و هم هدف هستند.

 

نکته سوم؛ اگر تضمین خواستن عبث است پس چگونه بزک‌کنندگان توافق به هر قیمت در ماجرای برجام، با دست و دلبازی تمام ادعا کردند امضای کری تضمین است و حتی قبل از فرا رسیدن رور شروع اجرای برجام، تمام امتیازات را واگذار کرده و پس از آن به مدت سه سال به گدایی از طرف کلاهبردار آمریکایی و اروپایی پرداختند، در حالی که در همین روزنامه اعتماد و نظایر آن ادعا می‌کردند تحریم‌ها رفته و دیگر بر نخواهد گشت.

 

همین جماعت حالا چگونه روی‌شان می‌شود که بگویند بی‌خیال برجام، و یک توافق دیگر با ترامپ ببندیم و خسارت‌های خود را هم مطالبه نکنیم و به سیاق خود فریبانه سال 1394 مجدداً دنبال شکاف انداختن میان اسرائیل و آمریکا باشیم؟! این طیف اگر مزدور و مأمور اسرائیل و آمریکا نباشند، در خوشبیانه‌ترین احتمال، بازیچه آنها هستند و در تله دشمن گرفتار شده‌اند و البته از این وضعیت، ناراحت هم نیستند!

 

نکته چهارم اینکه دیدار و مذاکره مستقیم ظریف با جان کری وزیر خارجه آمریکا هیچ تأثیری بر تغییر رویکرد طرف آمریکایی نداشت و صرف‌نظر از کلاهبرداری‌های برجامی دولت اوباما، جان کری اخیراً طی مقاله‌ای متوهمانه مدعی شد ایران در گوشه رینگ است و ترامپ باید به ایران ضربه بزند!

 

انتهای خبر/