سرزنش گرفتاران چرا؟
سرچشمه گرفتارىها و مشکلات و مصائبی که دامنگیر انسان میشود کاملاً مختلف است؛ گاه نتیجه مستقیم اعمال انسان است که بر اثر ندانمکاریها، سستیها، تنبلیها و استفاده نکردن بموقع از فرصتها دامان او را گرفته است. به یقین چنین شخصی درخور سرزنش است؛ اما گاه میشود که این مشکلات کفاره گناهان انسان است و خداوند میخواهد او را به این وسیله در دنیا پاک کند. چنین کسی گرچه به سبب گناهش درخور سرزنش است ولی چون مشمول لطف الهی شده سزاوار ملامت نیست. و گاه سرچشمه آن آزمایشهای الهی است که خدا میخواهد با آن مشکل و گرفتارى، بنده خود را پرورش دهد و همچون فولاد آبدیده در کوره حوادث مقاوم سازد و یا همچون طلای ناخالصی که به کوره میبرند تا خالص گردد او را خالص سازد؛ در اینجا نیز جای سرزنش نیست، بنابراین همه گرفتاران و بلادیدگان را نمیتوان سرزنش کرد و حتی در آن جایی که انسان خود سرچشمه آن گرفتارى باشد، باز گاهی جاهلِ قاصر است و گاه مقصر؛ تنها اگر مقصر باشد درخور سرزنش است.
این سخن تفسیر دیگری نیز دارد و آن اینکه «مفتون» از ماده «فتن» و «فتنه» در اصل به معنای آزمایش کردن است؛ مثلاً هنگامی که میخواهند طلا را آزمایش کنند آن را به کوره میبرند تا وضع آن روشن شود و به همین علت هر نوع فشار و گرفتارى و مشکل و گمراهی، فتنه نامیده میشود و مفتون به معنای فریب خورده است؛ همان گونه که درباره شخص گرفتار اشاره شد، این حالت گاهی بر اثر تقصیر و گاه بر اثر قصور و گاه بدون اختیار دامان انسان را میگیرد؛ به همین علت امام (علیهالسلام) میفرماید: تمام کسانی که مفتون هستند سزاوار سرزنش نیستند.
وَ قَالَ عَلَيهِ السِّلَامُ
مَا کُلُّ مَفْتُونٍ يُعَاتَبُ.
امام (عليه السلام) فرمود:
هر شخص گرفتارى را نمى توان سرزنش کرد (چه بسا بىتقصير باشد).
انتهای خبر/
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0