یادداشت؛

انسجام ملی در سایه مقاومت حسینی

۱۲ روزی که گذشت، تنها یک تقویم جنگی نبود. حماسه‌ای بود برخاسته از ریشه‌هایی عمیق در تاریخ این سرزمین؛ ریشه‌هایی که در کربلا آب خورده و در انقلاب اسلامی شکوفا شده‌اند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «بلاغ» در روزهایی که دشمن، با تمام توان سعی در شکستن استخوان‌های ملت داشت، آنچه ایران را ایستاده نگه داشت، چیزی فراتر از تجهیزات نظامی و محاسبات راهبردی بود؛ روح مقاومت حسینی بود که در جان ملت ایران دمیده شده است.

اگر عاشورا نقطه اوج فریاد «هیهات منا الذله» است، دفاع مقدس اخیر، پژواک همان فریاد در عصر حاضر بود. امروز دیگر مقاومت صرفاً یک تاکتیک دفاعی نیست؛ به گفتمان و الگویی برای زیست سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ملت ایران تبدیل شده است. همان‌گونه که قیام امام حسین (ع) توانست فراتر از مرزهای دین و زمان، وجدان آزادگان جهان را بیدار کند، مقاومت جمهوری اسلامی در این ۱۲ روز، ایرانیان را از هر قوم و سلیقه‌ای، حول پرچم عزت ملی گرد آورد.

باید صریح و بی‌پرده گفت، وطن‌دوستی در جمهوری اسلامی، دیگر با شعار و ادعا سنجیده نمی‌شود؛ با شهادت سنجیده می‌شود. کسانی که جان خود را کف دست گرفته‌اند تا وجبی از خاک این مرز و بوم در دست دشمن نماند، فارغ از القاب و رتبه‌های دنیایی، وطن‌دوست‌ترین مردان تاریخ معاصر ما هستند. از سردار دل‌ها حاج قاسم سلیمانی گرفته تا شهدای گمنامی که در این ۱۲ روز اخیر آسمانی شدند، همگی شاگردان مکتب حسین‌اند. آنان نشان دادند که حب وطن اگر با ایمان و اخلاص آمیخته شود، می‌تواند سنگر مقاومت و عزت شود.

در این میان، ستون خیمه‌ وحدت ملی، رهبری است که نه با شعار که با سلوک علوی، دل‌ها را به هم نزدیک کرده است. مقام معظم رهبری، نه‌تنها رهبر سیاسی که مفسر فرهنگی و راهنمای تمدنی ملت ایران است. دیدگاه‌های ایشان درباره ایران، هویت ایرانی، زبان فارسی، و نسبت ملت با امت، باید بازخوانی و بازنشر شود. چراکه در کلام او، وحدت ملی نه به معنای حذف تفاوت‌ها، که به معنای گرد آمدن حول حقیقت و عدالت است.

رهبر انقلاب با تأکید بر خواندن نوحه «ای ایران ایران…» در شب عاشورا با لحن حسینی، پیام روشنی به ملت و حتی به دشمن داد: پیوند عاشورا با ایران، پیوند دین با وطن، پیوند کربلا با تهران، امروز آن‌چنان مستحکم است که هر پروژه تفرقه‌افکنانه‌ای را ناکام می‌سازد. یکی از نکات برجسته این ایام، محبوبیت بی‌نظیر سرداران و امیرانی بود که با صراحت و بدون مماشات، پای انقلاب و مردم ایستاده‌اند. اینان برخلاف تصور رسانه‌های بیگانه، نه چهره‌هایی خشک و نظامی، که مردانی از دل مردم، با درد مردم و برای مردم‌اند. سخنان آنان، هرچند محکم و انقلابی، اما چون از دل صداقت و فداکاری می‌آید، بر جان مردم می‌نشیند.

محبوبیت این چهره‌ها، نه محصول پروپاگاندا، بلکه نتیجه خون دل خوردن و جان فدا کردن در راه ملت است.دشمن، مدت‌هاست با طرح دوگانه‌های جعلی نظیر امت-ملت، دیندار-ملی‌گرا و انقلابی-ایرانی، به دنبال شکاف در بدنه اجتماعی کشور است. اما تجربه این ۱۲ روز نشان داد که وحدت ملی، نه تنها با فرهنگ عاشورا قابل تحقق است، بلکه هیچ عنصر دیگری توان رقابت با آن را ندارد. همان‌گونه که اربعین، امتداد پیام عاشورا است، روایت این دفاع ملی اخیر، باید امتداد مقاومت حسینی باشد.

خوانش اربعینی از وحدت ملی، یعنی فهم مقاومت نه به‌ عنوان یک عکس‌العمل، بلکه به‌ عنوان یک راه و رسم زندگی. در این نگاه، شهدا نه‌فقط قربانی جنگ، که پرچمداران عزت و بقاء ملت‌اند. این خوانش، دوقطبی‌سازی‌های دشمن را بی‌اثر و ملت را در یک جبهه متحد نگه خواهد داشت.

اگر عاشورا بدون اربعین در تاریخ گم می‌شد، این حماسه ۱۲ روزه نیز بدون روایتگری صحیح، در هیاهوی رسانه‌های معاند کمرنگ خواهد شد. روایت رشادت‌های نیروهای نظامی و مدنی، روایت جنایات دشمن، روایت صبر خانواده‌های شهدا، همه و همه باید در قالبی فاخر، مستند و مداوم به نسل آینده منتقل شود. این روایت، ضامن بقای انسجام ملی است. هر قطره خونی که در این راه ریخته شده، باید به سطری در تاریخ تبدیل شود.امروز، بیش از همیشه، محتاج بازتعریف «وطن‌دوستی» در پرتو مقاومت اسلامی هستیم.

باید بدانیم که عاشورا فقط واقعه‌ای در گذشته نیست؛ الگویی برای امروز ماست. مکتب حسینی، نقشه راه ملت ایران در برابر ظلم، تهدید و فتنه است. دفاع مقدس ۱۲ روزه، تنها آغاز فصل جدیدی از مقاومت بود؛ فصلی که تنها با وحدت، با ایمان، با حکمت رهبری، و با روایتگری درست ادامه خواهد یافت.

ایران امروز، اگر زنده است، به برکت خون کسانی است که از عاشورا آموختند چگونه در عصر خود، حسینی باشند. این انسجام ملی، نه یک حادثه، که نتیجه تربیت حسینی و مکتب انقلاب است. راه ادامه دارد.

یادداشت: فاطمه توکلی کارشناس معارف اسلامی-استاد حوزه علمیه