پایگاه خبری تحلیلی رسانه بابل

پایگاه خبری رسانه بابل

  • خانه
  • اخبار بابل
  • گزارش تصویری
  • چندرسانه ای
  • گزارش و گفتگو
  • یادداشت
  • گردشگری
۴
آذر
  • صفحه اصلی
  • اخبار بابل
  • گزارش تصویری
  • چندرسانه ای
  • گزارش و گفتگو
  • یادداشت
  • گردشگری
در حکمت ۱۹۴ نهج‌البلاغه آمده است؛

از انتقام بپرهيز

در حکمت ۱۹۴ نهج‌البلاغه آمده است که امام (عليه‌السلام) فرمود: من چه زمانى آتش خشمم را فرو نشانم؟ آيا هنگامى که از انتقام، ناتوانم که به من مى‌گويند: اگر صبر کنى (تا توانا شوى) بهتر است يا هنگامى که قادر بر انتقامم که به من گفته مى شود: اگر عفو کنى بهتر است؟
کد خبر :3254 آذر 4, 1404
چاپ
3 Views
0 نظر

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «بلاغ»  امام‌(عليه‌السلام) در این سخنِ پُرگهر به ترکِ انتقام و در پیش‌گرفتنِ روشِ صبر و عفو دعوت می‌کند و می‌فرماید: «من چه زمانى آتشِ خشمم را فرو نشانم؟ آیا هنگامى که از انتقام ناتوانم، که به من می‌گویند: اگر صبر کنی (تا توانا شوی) بهتر است، یا هنگامى که قادر بر انتقامم، که به من گفته می‌شود: اگر عفو کنی بهتر است؟»؛ (مَتَى أَشْفِي غَيْظِي إِذَا غَضِبْتُ؟ أَحِينَ أَعْجِزُ عَنِ الاِنْتِقَامِ فَيُقَالُ لِي لَوْ صَبَرْتَ؟ أَمْ حِينَ أَقْدِرُ عَلَيْهِ فَيُقَالُ لِي: لَوْ عَفَوْتَ).

این یک واقعیت است که انسانِ خشمگین در برابر ظلم و ستمى که بر او می‌رود دو حالت دارد: گاه می‌خواهد انتقام بگیرد، اما توانِ آن را ندارد و چه‌بسا به پرخاشگری و گفتنِ سخنانِ درشت و تهدیدِ شخصِ ظالم برخیزد و گاه با او گلاویز شود؛ اما هنگامى که ناتوانىِ خود را می‌بیند عقب‌نشینی می‌کند. در این هنگام همه به او می‌گویند: اگر می‌خواهی انتقام بگیری بگذار توانایی پیدا کنی و این‌گونه که مایهٔ رسوایی و آبروریزی است به میدان دشمنت مرو؛ بنابراین در چنین حالتی مردم او را به صبر و شکیبایی دعوت می‌کنند.

اما اگر توانِ انتقام داشته باشد و طرفِ مقابل در برابر او ضعیف و ناتوان گردد، همین که دست به انتقام بلند می‌کند مردم به او می‌گویند: شایسته است عفو کنی، که زکاتِ قدرت، عفو است. به این ترتیب در هیچ حال، انتقام‌جویی عاقلانه و صحیح نیست.

امام‌(عليه‌السلام) با این تعبیرِ لطیف می‌خواهد مردم را به ترکِ انتقام فراخوانَد؛ همان چیزی که آتش‌هایی برمی‌افروزد و گاه سرچشمهٔ جنگ‌های خونین و گسترده و دامنه‌دار می‌شود.

خودِ امام‌(عليه‌السلام) نمونهٔ کاملی از این معنا بود: در داستانِ جنگِ جمل هنگامى که بر دشمنان پیروز شد فرمانِ عفوِ آن‌ها را صادر کرد و عایشه را که از گردانندگانِ اصلیِ این جنگ بود با احترام به مدینه بازگرداند.
داستانِ عفوِ عمرو بن‌عاص توسط امام‌(عليه‌السلام) هنگامى که در میدانِ صفین در چنگِ او گرفتار شده بود و برای نجاتِ خویشتن خود را برهنه ساخت معروف است.

از آن معروف‌تر، داستانِ توصیه‌های آن حضرت دربارهٔ قاتلِ خویش «عبدالرحمان بن‌ملجم مرادی» است که به فرزندانِ خود سفارش کرد آب و غذا و وسیلهٔ استراحتِ این زندانی را فراهم کنند و فرمود: اگر زنده بمانم خود می‌دانم با او چگونه رفتار کنم و اگر شما هم عفو کنید بهتر است و اگر (مصلحتِ عمومِ مردم ایجاب کرد که) لازم بدانید او قصاص شود تنها با یک ضربه وی را قصاص کنید، همان‌گونه که او یک ضربه بر من وارد کرد.

امیرمؤمنان علی‌(عليه‌السلام) این درس را از استادش پیامبر اکرم‌(صلی‌الله‌علیه‌وآله) آموخته بود که نمونهٔ روشنِ آن، عفوِ عمومیِ حضرت در داستانِ فتحِ مکه است؛ در حالى که آن‌ها قاتلانِ اصحاب و یارانِ پیامبر‌(صلی‌الله‌علیه‌وآله) بودند و در سیزده سالی که حضرت در مکه بود، ظلم و جنایتِ فراوانی در حقش روا داشتند و در سالیانی که در مدینه بود آتشِ جنگ‌هایی بر ضدش برافروختند. ولی حضرت با یک فرمانِ عمومی، همه را عفو کرد و حتی «وحشی» قاتلِ معروفِ عمویش «حمزه» را ـ که جنایتی بسیار سنگین انجام داده بود ـ پس از پذیرش اسلام بخشید.

وقتی او به مدینه آمد و خدمت پیامبر‌(صلی‌الله‌علیه‌وآله) رسید و اسلام را به ظاهر پذیرفت، حضرت او را عفو کرد ولی فرمود: در این‌جا نمان، زیرا دیدنِ تو خاطرهٔ شهادتِ عمویم حمزه را در نظرم زنده می‌کند. «وحشی» از آن‌جا به شام رفت و در آن‌جا ماند.

قرآنِ مجید یکی از صفاتِ بهشتیان و پرهیزکاران را «کظمِ غیظ» (فروبردنِ خشم) و سپس عفو و گذشت می‌شمارد، می‌فرماید: (وَ سارِعُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَواتُ وَ الأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقينَ * الَّذينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ الْکاظِمينَ الْغَيْظَ وَ الْعافينَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنينَ)؛ «و شتاب کنید برای رسیدن به آمرزشِ پروردگارتان و بهشتی که وسعتِ آن، آسمان‌ها و زمین است و برای پرهیزکاران آماده شده است؛ همان کسانی که در توانگری و تنگ‌دستی، انفاق می‌کنند و خشمِ خود را فرو می‌برند و از خطاهای مردم درمی‌گذرند؛ و خدا نیکوکاران را دوست دارد».

مسئلهٔ عفو و گذشت در اسلام به اندازه‌ای اهمیت دارد که علاوه بر آیاتِ فراوانِ قرآن، در روایاتِ معصومان‌(عليهم‌السلام) نیز بازتابِ گسترده‌ای دارد؛ از جمله در حدیثی از رسول اکرم‌(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌خوانیم: «إذا کانَ يَوْمُ الْقِيامَةِ نادى مُنادٍ: مَنْ کانَ أجرُهُ عَلَى اللهِ فَلْيَدْخُلِ الْجَنَّةَ؛ در روزِ قیامت منادی ندا می‌دهد: کسی که پاداشش بر عهدهٔ خداست واردِ بهشت شود». «فَيُقالُ: مَنْ ذَا الَّذي أجرُهُ عَلَى اللهِ؟؛ گفته می‌شود: چه کسی است که پاداشش بر خداست؟» «فَيُقالُ: الْعافُونَ عَنِ النّاسِ؛ گفته می‌شود: کسانی که مردم را عفو کرده‌اند و آن‌ها بدونِ حساب واردِ بهشت می‌شوند».

در حدیثی دیگر از امیرمؤمنان‌(عليه‌السلام) آمده است: «الْعَفْوُ تاجُ الْمَکارِمِ؛ عفو و گذشت تاجِ فضایلِ اخلاقی است». البته عفو و گذشت در موردِ کسانی است که از عفو سوء‌استفاده نکنند و بر جنایاتِ خود نیفزایند، همان‌گونه که امیرمؤمنان‌(عليه‌السلام) می‌فرماید: «الْعَفْوُ عَنِ الْمُقِرِّ لا عَنِ الْمُصِرِّ؛ عفو دربارهٔ کسی است که به گناهِ خود اقرار کند (و پشیمان باشد) نه کسی که بر گناه پافشاری می‌ورزد».

انتهای خبر/

مطالب دیگر

قبلی

دفاع از میهن، دفاع از ناموس است

بعدی

ضرورت هوشیاری عمومی در برابر تب دِنگی

بعدی
آذر 4, 1404

ضرورت هوشیاری عمومی در برابر تب دِنگی

قبلی
آذر 4, 1404

دفاع از میهن، دفاع از ناموس است

هیچ نظر! یکی از اولین.

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

20 + هشت =

تازه ها

  • سرعت پیری باید متوقف شود
  • ضرورت هوشیاری عمومی در برابر تب دِنگی
  • از انتقام بپرهيز
  • دفاع از میهن، دفاع از ناموس است
  • وداع با ۱۰ شهید گمنام در بابل
  • بسیج ستون اقتدار ملت و ادامه‌دهنده راه فاطمی است
  • مظلومیتی که هنوز نفس می‌کشد
  • مراسم وداع استانی با پیکرهای مطهر 10 شهید گمنام
  • آماده‌سازی ۲۹۰۰ هکتار زمین برای ساخت مسکن کارگران
  • از قنات تا چاه عمیق
پایگاه خبری تحلیلی رسانه بابل

پایگاه خبری رسانه بابل

نقل و نشر مطالب با ذکر منبع بلامانع است.