قاضیِ بسیجیِ شهید
به گزارش خبرگزاری رسانه بابل به نقل از «بلاغ» در گفتگو با همسر شهید صدر؛ رحیمه سالارکیا خاطراتی کمنظیر از زندگی خانوادگی، مبارزات قبل و بعد از انقلاب و ایثارگریهای شهید صدر را روایت میکند.
گفتگوی خبرنگار بلاغ را با همسر شهید میخوانید:
بلاغ: لطفاً از زندگی ابتدایی و پیش از ازدواج شهید صدر بفرمایید.
سالارکیا: شهید صدرالدین در تهران منطقه شمران معلم بود. ایشان از ابتدا فردی دقیق و منظم بودند و همواره به عدالت اهمیت میدادند. قبل از اینکه وارد قضاوت شوند، حدود ۱۲ سال در آموزش و پرورش خدمت کردند. آن زمان مبارزه علیه ظلم و بیعدالتی برای ایشان مفهومی جدی بود و حتی در موسسهای که کار میکردند، زمانی که اعتصابی رخ داد، توسط ساواک بازداشت شدند و مورد بازجویی قرار گرفتند. خاطرم هست خود ایشان همیشه میگفتند که هدف باید خدمت و عدالت باشد نه شهرت یا مقام.
بلاغ: فعالیتهای ایشان پس از ورود به قضاوت چگونه بود؟
سالارکیا: پس از قبول شدن در قضاوت اولین پست ایشان به عنوان قاضی در لاهیجان بود و بعد به شهرهای مختلف شمال کشور منتقل شدند تا نهایتاً در رودسر خدمت کنند. خاطرم هست زمانی که به ایشان توصیه شد به جبهه نروند خودشان گفتند تنها راه برای حضور گرفتن اجازه از امام خمینی است. وقتی با امام دیدار کردند با جرأت به ایشان نزدیک شدند و ایشان را بوسیدند. امام نیز با لطف و محبت استقبال کردند. شهید صدر همیشه میگفت که علاقه و عشق به امام او را به مسیر خدمت واقعی هدایت میکرد.
بلاغ: حضور ایشان در مسیر انقلاب و مبارزات اجتماعی چگونه بود؟
سالارکیا: ایشان تنها قاضی نبودند؛ بسیجی واقعی بودند. حتی در مسیر انقلاب یعنی در زمان طاغوت با آنکه منصب حکومتی داشتند در راهپیماییها و همراه با پسرمان شرکت میکردند و هیچگاه از خطرات و تهدیدات نمیترسیدند. یک بار که نامه تهدیدآمیزی برای ترور ایشان آمد به من گفت که مهم نیست و این جزئی از مبارزه است. شهید صدر همواره با روحیهای قوی، عدالت را به هر قیمتی اجرا میکردند. خاطرم هست در رودسر زمانی که شاهد بیعدالتی راننده مینیبوس بود همه مسافران را پیاده کرد و راننده را به پلیس تحویل داد تا عدالت اجرا شود. این نمونهای کوچک از شخصیت ایشان است.
بلاغ: زندگی خانوادگی و اخلاقی ایشان چگونه بود؟
سالارکیا: ایشان مردی بسیار مهربان، منظم و صبور بودند. همواره به خانواده اهمیت میدادند و احترام به والدین، همسر و فرزندان را سرلوحه زندگی خود قرار داده بودند. سادهزیست بودند و خود و خانوادهشان در سختی زندگی میکردند. خاطرم هست در دوران مسئولیت توزیع نفت، خودشان حتی در خانه نفت نداشتند اما هرگز کمترین کمتوجهی به مردم نکردند.
بلاغ: آیا میتوانید خاطرهای از قضاوت و مبارزه ایشان بفرمایید؟
سالارکیا: یک بار در فومن یک خانم و آقا از روستا آمده بودند و وضع مالی خوبی نداشتند. شب باران آمده بود و ایشان به خاطر اینکه این خانواده فردا دوباره مسیر بازگشت به شهر را طی کنند و مجبور نباشند در مسجد بمانند تصمیم گرفتند آنها را به خانه بیاورند، به آنها لباس دادند و غذای گرم فراهم کردند. همه این کارها را با احترام و صبر انجام میدادند. همچنین در پروندههای قضایی اگر پروندهای ناموسی به دست ایشان میرسید با دقت و جدیت بیشتری عمل میکردند و از معدود قضاتی بودند که به شدت پای عدالت می ایستادند و بسیار جدی عمل می کردند.
بلاغ:حضور ایشان در جبهههای دفاع مقدس چگونه بود؟
سالارکیا: شهید صدر در سال ۱۳۵۹ به جبهه اعزام شد. مسئولیت مخابرات و آرپیجیزن به ایشان محول شده بود. در سالهای ۵۹، ۶۰ و ۶۵ در جبهه حضور داشتند و در نهایت در تاریخ ۴ اردیبهشت ۱۳۶۵، حدود ده روز پس از تولد تنها دخترشان در منطقه عملیاتی فاو بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسیدند. ایشان در آن شرایط که تنها فرزند دخترمان بدنیا آمده بود و بسیار مشتاق دیدن دخترمان بود در جبهه حضور داشتند. قبل از شهادت همواره به ما توصیه میکردند که یاور فقرا باشیم و رضایت خداوند را جلب کنیم.
بلاغ: درباره تربیت فرزندان و ارزشهایی که به آنها منتقل کردند بفرمایید.
سالارکیا: ایشان پنج فرزند داشتند؛ سیدعلی، سیدمرتضی، سیدامین، سیدمحمد و فاطمه سادات. همواره بر اخلاق، صداقت و خدمت به مردم تأکید داشتند. بعد از شهادتشان فرزندان با یادگیری ارزشهای اخلاقی و وفاداری به آرمانهای پدرشان، مسیر زندگی خود را ادامه دادند.
بلاغ: نکاتی از وصیت نامه ایشان که به خاطر دارید بفرمایید؟
سالارکیا: در وصیتنامه خود نوشتند: «اصالت تاریخی خود را همیشه در نظر داشته باشید و پاسدار حق باشید. ملتی که سالها زیر ظلم و جور ستم دوران ستم شاهی پایمال شده بود، امروز تشنه عدالت است و دیگر نمیتواند زورگویی و اجحاف را تحمل کند. باید با ظلم در هر لباس و مقامی قاطعانه برخورد کرد. خداوند قضات عادل را شرح صدر عنایت فرماید و کسانی را که فقط برای کسب وجهه، احساسات پاک مردم را بازیچه قرار میدهند، اصلاح کند.»
بلاغ: آیا نکتهای از شخصیت اخلاقی و اجتماعی ایشان باقی مانده که بخواهید به مخاطبان بفرمایید؟
سالارکیا: ایشان واقعاً قاضی، معلم و بسیجی تمامعیار بودند. همواره در خانه و محیط کار مردم را به کمک کردن، صبر و صداقت توصیه میکردند. خاطراتی که از ایشان باقی مانده امروز برای ما و نسلهای آینده درسآموز است.
بلاغ: سخن پایانی شما؟
سالارکیا: زندگی شهید صدرالدین صدر نمونهای روشن از ایثار، عدالت و اخلاق است. یاد و نام ایشان همیشه چراغ راه ما خواهد بود و درس ماندگاری برای همه ماست تا عدالت را اساس رفتارها و تصمیمهایمان قرار دهیم. خداوند روحشان را قرین رحمت فرماید و ما را به ادامه راه ایشان الهام دهد.
گفتگو: محمدعلی جوربنیان
انتهای خبر/