یادداشت؛
همبستگی ملی؛ کلید بازدارندگی ایران
برداشتهای نادرست دشمن از شرایط اجتماعی و اقتصادی ایران، زمینهساز طراحی فشارهای تازه خارجی شده است؛ در این وضعیت، تقویت انسجام ملی و مدیریت هوشمند اقتصاد، بهعنوان کارآمدترین ابزار بازدارندگی، نقشی تعیینکننده در اصلاح محاسبات دشمن و خنثیسازی تهدیدات پیشرو دارد ملی امروز ایران اسلامی.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «بلاغ» حسین ییلاقی اشرافی| در شرایط کنونی، ایران با ترکیبی از فشارهای خارجی و چالشهای داخلی مواجه است. دشمنان، بهویژه سازمان موساد، با اتکا به دادههای ناقص و تحلیلهای سطحی، تصویری از جامعه ایران بهعنوان جامعهای دچار شکاف و ضعف انسجام اجتماعی ارائه میدهند. این برداشت نادرست، مبنای فشار بر دولت آمریکا برای تشدید تحریمها و حتی طرحریزی اقدامات نظامی قرار گرفته است. در چنین فضایی، ضرورت دارد راهبردی منسجم و چندلایه تدوین شود تا هم خطای محاسباتی دشمن تقویت گردد و هم ظرفیتهای داخلی برای مقابله با تهدیدات بالفعل و بالقوه فعال شوند.
خطای محاسباتی دشمن ریشه در ضعف ساختاری آنان در شناخت عمیق جامعه ایران دارد. موساد اگرچه در حوزه عملیات و جمعآوری اطلاعات توانمند است، اما در درک پیچیدگیهای اجتماعی ایران ناتوان است. برداشت اخیر آنان مبنی بر تضعیف انسجام اجتماعی، نمونهای از این خطاست. تجربههای گذشته نشان داده که دشمن بارها بر اساس چنین ارزیابیهای غلط اقدام کرده و در نهایت ناکام مانده است. این خطاها باید بهعنوان فرصت راهبردی برای ایران تلقی شود؛ فرصتی برای نمایش قدرت واقعی انسجام ملی در بزنگاههای حساس.
در این میان، انسجام اجتماعی مهمترین متغیر کلیدی است. تأکید رهبری بر وحدت دولت و ملت، صرفاً یک توصیه اخلاقی نیست، بلکه بر پایه شواهد اجتماعی و امنیتی بیان شده است. انسجام اجتماعی از هر متغیر نظامی یا سیاسی مهمتر است؛ زیرا دشمن تصمیمات خود را بر اساس برداشت از وضعیت داخلی ایران تنظیم میکند. هرگونه شکاف اجتماعی یا سیاسی بهسرعت در محاسبات دشمن بازتاب یافته و میتواند آنان را به سمت اقدامات تهاجمی سوق دهد. بنابراین، حفظ وحدت ملی و کاهش شکافها نهتنها یک ضرورت داخلی، بلکه ابزاری بازدارنده در برابر تهدیدات خارجی است.
اقتصاد حلقه اتصال حیاتی بین جامعه و امنیت است. مشکلات کنونی اقتصادی از قبیل عدم فروش نهایی نفت، افزایش حجم نفت روی آب، عدم بازگشت ارز حاصل از صادرات و مشکلات تأمین کالاهای اساسی، مستقیماً بر برداشت دشمن اثر میگذارد. ترکیب تحریمهای شدید آمریکا و ناکارآمدی در برخی نقاط کلیدی دولتی، وضعیت را بحرانی کرده است. این بحران میتواند به برداشت دشمن از تضعیف انسجام اجتماعی دامن زده و آنان را به سمت اقدامات خطرناک ترغیب کند. لذا، مدیریت اقتصادی هدفمند، بهویژه در حوزههای حیاتی مانند انرژی و کالاهای اساسی، باید در اولویت قرار گیرد تا تصویر ایران در محاسبات دشمن تغییر کند.
در این مسیر، نقش نهادهای بالادستی مانند ستاد مقام مقابله با تحریم شورای عالی امنیت ملی و کمیتههای زیرمجموعه آن، تعیینکننده است. رویکرد راهبردی نباید معطوف به تخریب دولت باشد، بلکه باید بر اقدام فوری و هماهنگ این نهادها متمرکز شود. اقدامات عاجل باید شامل طراحی کانالهای جایگزین برای فروش نفت و بازگشت ارز، تأمین فوری کالاهای اساسی از مسیرهای مطمئن، و هماهنگی عمیق میان دستگاههای اقتصادی و امنیتی برای کاهش آسیبپذیری باشد. اگرچه فرض بر فعالیت این نهادهاست، اما نیاز به شتاب و هماهنگی بیشتر احساس میشود.
راهبرد کلان پیشنهادی در چهار محور خلاصه میشود:
*تقویت انسجام اجتماعی از طریق ایجاد روایتهای مشترک ملی در رسانهها، کاهش شکافهای سیاسی با گفتوگوی ملی، و حمایت از اقشار آسیبپذیر.
*مدیریت اقتصادی هدفمند با تمرکز بر فروش نفت از مسیرهای غیرمتعارف، اولویتبندی تأمین کالاهای اساسی و کنترل قیمتها، و اصلاح نقاط ناکارآمد در ساختار دولت.
*بهرهگیری فعال از خطای محاسباتی دشمن از طریق نمایش عمومی انسجام ملی در لحظات حساس، استفاده از رسانهها برای برجستهسازی ناکامیهای تحلیلی دشمن، و تقویت دیپلماسی منطقهای برای نشان دادن ثبات داخلی.
*تعمیق اقدامات فوری نهادهای بالادستی با تشکیل کارگروههای مشترک اقتصادی–امنیتی، طراحی سناریوهای مقابله با تحریمهای نقطهزنی، و ایجاد سازوکارهای سریع برای مدیریت بحران.
ایران در مرحلهای حساس قرار دارد که دشمن بر اساس برداشتهای غلط،در حال طراحی فشارهای جدید است. انسجام اجتماعی مهمترین عامل بازدارنده در برابر این تهدیدات است و باید محور اصلی راهبرد ملی قرار گیرد. در کنار آن، اقتصاد به عنوان حلقه اتصال جامعه و امنیت، نیازمند مدیریت فوری و هوشمندانه است. نهادهای بالادستی باید با سرعت و هماهنگی بیسابقهای وارد عمل شوند تا هم خطای استراتژیک دشمن تقویت شود و هم ظرفیتهای داخلی برای مقابله با تهدیدات، به طور کامل بسیج شود.