بلاغ از پایین آمدن تراز آب دریای خزر گزارش می‌دهد؛

نگین مازندران در تلاطم تغییرات اقلیمی

دریای خزر نه تنها به‌ عنوان بزرگ‌ترین دریاچه جهان، بلکه به‌مثابه قلب تپنده مازندران شناخته می‌شود. حیات اقتصادی، فرهنگی و زیست‌محیطی این استان از دیرباز با امواج خزر گره خورده است؛ از صید ماهیان خاویاری و رونق بنادر گرفته تا اقلیم معتدل و چشم‌اندازهای گردشگری.

به گزارش خبرگزاری رسانه بابل به نقل از «بلاغ» در سال‌های اخیر، تغییرات اقلیمی و کاهش سطح آب این پهنه آبی، نگرانی‌های تازه‌ای را برای مردم، پژوهشگران و دوستداران طبیعت مازندران به همراه آورده است؛ نگرانی‌هایی که اگر بی‌پاسخ بمانند، نه تنها زیست‌بوم خزر، بلکه آینده معیشت و هویت شمال کشور را تحت‌الشعاع قرار خواهند داد.

دریای خزر برای مازندران تنها یک پهنه آبی نیست بلکه شاهرگ حیات استان در عرصه‌های زیست‌محیطی، اقتصادی و اجتماعی است. کاهش سطح آب این دریا در ماه های اخیر، زنگ خطری جدی برای تالاب ها، صیادان، بنادر و حتی مرزهای آبی کشور را به صدا درآورده است و بحث های کارشناسی و عمومی گسترده ای را درباره آینده این نگین فیروزه ای شمال ایران برانگیخته است.

در ماه های اخیر موضوع کاهش سطح آب دریای خزر بار دیگر به یکی از دغدغه‌های جدی دوستداران محیط زیست، پژوهشگران و افکار عمومی تبدیل شده است. تصاویر ماهواره ای، گزارش های محلی و مشاهدات عینی نشان می‌دهد که خط ساحلی در بسیاری از مناطق شمال کشور با عقب نشینی دریا مواجه شده است.

این مسئله همزمان نگرانی های زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی به همراه داشته و واکنش مسئولان محلی و کارشناسان دانشگاهی را برانگیخته است. در حالی که برخی کارشناسان از وقوع یک بحران جدی سخن می گویند گروهی دیگر این روند را بخشی از چرخه طبیعی خزر دانسته و معتقدند نباید آن را تهدیدی غیرقابل جبران تلقی کرد.

نگرانی‌های عمومی از عقب‌نشینی آب دریا

در ماه‌های گذشته خبرهای گوناگونی در شبکه‌های اجتماعی و رسانه های رسمی منتشر شد که حاکی از عقب‌نشینی محسوس آب در سواحل گیلان، مازندران و گلستان بود. تصاویر نشان می‌دهد که مناطقی که پیش تر زیر آب قرار داشتند خشک شده و به بخشی از ساحل تبدیل شده اند. همین مسئله افکار عمومی را نسبت به آینده این پهنه آبی بی نظیر نگران کرده است.

دوستداران محیط زیست می‌گویند این تغییرات می‌تواند به خشک شدن تالاب های ساحلی، تهدید حیات پرندگان مهاجر و از بین رفتن زیستگاه‌های حساس منجر شود. در کنار این نگرانی‌ها، جوامع محلی به ویژه صیادان نیز از پیامدهای اقتصادی این پدیده سخن می‌گویند.

محمدرضا نیاستی رئیس اداره حفاظت محیط زیست رامسر در گفتگو با خبرنگار بلاغ با تأیید این مشاهدات اظهار داشت: عقب‌نشینی آب خزر موضوعی محدود به یک شهر یا یک منطقه خاص مثل نیست بلکه پدیده ای فراگیر است که در تمامی سواحل دریای خزر کمتر یا بیشتر مشاهده می‌شود. دلایلی مانند تغییرات اقلیمی، کاهش بارش ها و افزایش تبخیر از جمله عوامل اصلی این روند هستند.

وی با اشاره به اهمیت بین المللی دریاچه خزر افزود: دریاچه خزر بین پنج کشور ایران، ترکمنستان، قزاقستان، روسیه و جمهوری آذربایجان مشترک است و کاهش سطح آب آن از دهه ۱۹۳۰ میلادی مورد توجه قرار داشته است. یکی از عوامل تأثیرگذار تاریخی سدسازی های گسترده در رودخانه ولگا به عنوان تأمین‌کننده اصلی آب خزر بوده هرچند که با تغییرات اقلیمی در سال‌ های اخیر نقش پررنگ‌تری یافته است.

رئیس اداره حفاظت محیط زیست رامسر گفت: پیامدهای زیست‌ محیطی این روند بسیار گسترده است: کاهش تنوع زیستی، تغییر خطوط ساحلی، خشک شدن تالاب های ساحلی و تهدید جدی برای گونه‌های ارزشمند از جمله ماهیان خاویاری از پیامدهای کاهش سطح آب است. افزایش تبخیر نیز باعث افزایش شوری آب می‌شود و این تغییرات اکوسیستم دریایی را به شدت تحت تأثیر قرار می‌دهد.

نیاستی بر اثرات اقتصادی این تغییرات نیز تأکید می‌کند: صیادان و جوامع محلی نخستین گروهی هستند که از این روند آسیب می‌بینند. عقب‌نشینی دریا موجب می‌شود بنادر و اسکله‌های صیادی کارایی سابق را نداشته باشند و صید دشوارتر شود. این موضوع معیشت هزاران خانوار را تحت تأثیر قرار می‌دهد و حتی می‌تواند به مهاجرت‌ های اجباری منجر شود.

وی همچنین هشدار داد: کاهش سطح آب پیامدهای سیاسی و بین‌المللی نیز دارد تغییر خطوط ساحلی می‌تواند به اختلاف میان کشورها بر سر مرزهای آبی و حقابه رودخانه ها دامن بزند. این مسئله از هم‌اکنون نشانه‌ هایی از بروز تنش های منطقه‌ای را به همراه داشته است.

رئیس اداره محیط زیست رامسر با اشاره به تلاش های انجام‌شده از طرف سازمان محیط زیست و NGO های مرتبط گفت: یکی از اقدامات مهم در سال‌های اخیر افزایش حساسیت نسبت به آلودگی های دریایی بوده است. وقتی حجم آب کاهش می‌یابد ظرفیت رقیق سازی آلاینده ها نیز کمتر می‌شود و آثار منفی آلودگی‌ها تشدید خواهد شد. بنابراین کنترل آلودگی‌ها اهمیت بیشتری یافته است.

نیاستی یادآور شد: در خصوص نگرانی های زیست محیطی برای دریاچه به خزر نشست هایی در چارچوب «کنوانسیون تهران» میان کشورهای حاشیه خزر برگزار شده است؛ این کنوانسیون با هدف هماهنگی و همکاری برای حفاظت از محیط زیست خزر تشکیل شد و ۲۱ مرداد هر سال به عنوان روز دریای خزر نامگذاری شده است. هرچند هنوز به نتایج مطلوب نرسیده‌ ایم اما این چارچوب فرصتی برای همکاری منطقه‌ای محسوب می‌شود.

نگاه علمی؛ عقب‌نشینی دریا پدیده‌ای طبیعی است

همایون خوشروان خزر، استاد دانشگاه و کارشناس برجسته حوزه خزر دیدگاه متفاوت در گفتگو با خبرنگار بلاغ اظهار داشت: واقعیت این است که کاهش سطح آب خزر پیش از هر چیز ناشی از گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی است. افزایش دما باعث تبخیر بیشتر و کاهش بارش در حوزه آبریز خزر شده و این مسئله به صورت طبیعی سطح آب را پایین آورده است.

وی با رد شایعات مربوط به سدسازی‌های اخیر در ولگا تأکید کرد: تمام سدهای بزرگ ولگا در نیمه دوم قرن بیستم ساخته شده‌اند و طی دهه‌های اخیر سد جدیدی احداث نشده است. بنابراین نمی‌توان کاهش کنونی سطح آب را به این عامل نسبت داد.

این استاد دانشگاه توضیح داد: میزان عقب‌نشینی در مناطق مختلف یکسان نیست. در منطقه بندرترکمن تا گمیشان حدود دو کیلومتر عقب‌نشینی داشته‌ایم در حالی که در بابلسر این عدد تنها ۱۱۰ متر بوده است. این تفاوت ناشی از شیب زمین و ویژگی‌های ژئومورفولوژیک سواحل است.

خوشروان تأکید می‌کند که نباید از عقب‌نشینی آب به عنوان نشانه‌ای از بیابانی شدن سواحل شمال ایران یاد کرد؛ در استان‌ های مازندران و گیلان به دلیل بارش سالانه بالا شرایط بیابانی هرگز به وجود نخواهد آمد. اما در بخش جنوب شرقی خزر به‌ویژه منطقه خلیج گرگان و بندرترکمن به دلیل اقلیم خشک و رسوبات خاص احتمال گسترش شرایط بیابانی وجود دارد.

نگاه تاریخی به نوسانات خزر

این استاد دانشگاه یادآور شد که تغییرات سطح آب خزر در گذشته نیز بارها رخ داده است: داده‌های تاریخی نشان می‌دهد که سطح آب خزر در طول تاریخ بین ۱۰۰ تا ۴۰۰ سال دچار نوسان شده است. برای نمونه در ۱۵۰۰ سال قبل سطح آب حدود هشت متر پایین‌تر از امروز بوده است. بنابراین نمی‌توان کاهش کنونی را یک پدیده بی‌سابقه دانست.

خوشروان با بیان اینکه نگرانی بیش از حد از این پدیده منطقی نیست، افزود: گرچه باید پیامدهای زیست‌محیطی و اقتصادی را مدیریت کرد اما کاهش سطح آب به خودی خود به معنای نابودی خزر نیست. این دریاچه در طول تاریخ بارها با چنین تغییراتی مواجه بوده و دوباره به تعادل رسیده است.

وی معتقد است: بزرگترین تهدید نه خود عقب‌نشینی دریا بلکه رفتار انسان‌ با اراضی تازه نمایان‌ شده است، وقتی دریا عقب می‌نشیند اراضی جدیدی ظاهر می‌شود. اگر این اراضی بدون ضابطه به ساخت‌ و ساز، تغییر کاربری یا بهره‌ برداری اقتصادی سپرده شود آسیب های جدی به محیط زیست وارد خواهد شد. بنابراین باید قوانین مشخصی برای حفاظت از این اراضی تدوین شود.

وی به ضعف قوانین فعلی در حوزه حفاظت از دریای خزر اشاره کرد و گفت: قانون مربوط به حریم دریا که در سال ۱۳۵۴ تصویب شده دیگر کارایی ندارد. بهترین مبنا برای تعیین حریم خط تراز منهای ۲۵ متر است که بسیاری از کشورهای حاشیه خزر از آن استفاده می‌کنند. بر اساس این مبنا می‌توان به سمت خشکی برنامه ریزی کرد اما هیچ دخل و تصرفی نباید به سمت دریا انجام گیرد.

پیامدهای اقتصادی و منطقه‌ای

مدیر اسبق مرکز ملی مطالعات وتحقیقات خزر همچنین نسبت به پیامدهای اقتصادی کاهش سطح آب هشدار داد: اگر سطح آب یک متر دیگر پایین بیاید برخی بنادر مهم ایران مثل امیرآباد، نوشهر و انزلی با مشکل جدی در پهلوگیری کشتی ها مواجه می‌شوند. این موضوع می‌تواند بر تجارت خارجی ایران و ارتباطات منطقه‌ای تأثیر منفی بگذارد.

وی در ادامه افزود: بیشترین آسیب ناشی از کاهش سطح آب متوجه کشورهایی است که سواحل کم‌عمق دارند، مانند قزاقستان و ترکمنستان. در این مناطق خشک شدن دلتای رودخانه‌ها و تالاب‌ها می‌تواند طوفان‌های گرد و غبار و بیابان‌زایی را تشدید کند. باید به این نکته توجه کرد که پایین آمدن تراز آب دریای خزر به علل جغرافیایی و زمین شناسی ابتدا کشورهای شمالی رو در معرض مشکلات زیست محیطی ثانویه قرار می دهد.

به گزارش بلاغ؛ در نهایت آنچه از مجموع دیدگاه های مسئولان و کارشناسان برمی‌آید این است که کاهش سطح آب خزر واقعیتی انکارناپذیر است اما درباره میزان تهدیدآمیز بودن آن دو نگاه متفاوت وجود دارد. برخی آن را خطری جدی برای محیط زیست و معیشت مردم می‌دانند در حالی که برخی دیگر معتقدند این پدیده بخشی از چرخه طبیعی خزر است و باید بیش از همه بر مدیریت صحیح اراضی تازه نمایان‌شده و جلوگیری از سوءاستفاده انسانی تمرکز کرد.

گزارش: محمدعلی جوربنیان

انتهای خبر/