در قلبِ کوههای سوریه، میانِ بارانِ گلولهها و زوزه بادهای گرم، جوانی از دیارِ سرسبزِ مازندران ایستاده بود؛ نه برای جنگ، که برای نجات. «سید سجاد خلیلی»، اسطورهای که با قلبش شلیک میکرد و با ایمانش زنده ماند.